پست‌ها

چوپان گوسفندان را به راه انداخت و فکر کرد: این ها هیچ احتیاجی به تصمیم گرفتن ندارند. شاید همین است که همواره پیش من می مانند. تنها ضرورتی که گوسفندان احساس می کردند آب و غذا بود. تا وقتی که چوپان بهترین چراگاه ها را می شناخت همواره دوستش باقی می ماندند.
دارم اماده می شم تا یادشتهای روزانه ام را از سر بگیرم این کار خیلی سخت است تا وقتی رو در قالب یک فعالیت روزانه و برای دل خودت و بدون فشار بیرونی انجام بدی. بعضی وقتها فکر می کنم که  عادت کردم که زور بالای سرم باشه. ام وقتی زور ها بالای سرم باشه کلا می رم توی مد مقاومت.

اهمیت "بازاریابی خدمات" در داخل سازمان

گاهی از مواقع فلسفه وجودی یک واحد سازمانی به مرور زمان فراموش می شود. این اتفاق برای واحدهای خدماتی در داخل سازمانها بیشتر احتمال وقوع دارد. این واحد ها در زمانی بر اساس یک نیاز شکل می گیرند و به مرور فعالیت خود را گسترش می دهند و بعد از چند سال کارهایی را در ادامه فعالیت های قبلی خود انجام می دهند که گاهی اوقات فاقد اصلی ترین عامل یعنی مشتری است. برای کنترل این که ما در این وضعیت هستیم یا خیر به این سوال باید پاسخ داد که: سعی و تلاش ما در ارایه کارهایی است که ما قبلا انجام می داده ایم و یا کارهایی که مشتریان داخل سازمانی از ما انتظار دارند؟  در سیستم ها push یا فشاری یک ارایه دهنده خدمت بر اساس درک خود محصول ویا خدمتی را مهیا کرده وسعی در متقاعد کردن دیگران در استفاده از آن دارد.  این پارادیم و یا ذهنیت دهه شصت میلادی در دنیای کسب کار بود. با توجه به پست قبلی در مورد تفاوت فروش وبازاریابی باید دید که واحد های خدماتی در داخل شرکتها مشغول به فروش خدمات هستند یا بازاریابی خدمات.

تفاوت بازاریابی با فروش

این مطالب درک شخصی من از موضوع است ونقد دوستان حتما می تواند آنرا غنا بخشد فروش مبتنی بر سیستم های فشاری است. بازاریابی مبتنی بر سیستم های کششی است. فروش از داشته های ما  شکل می گیرد بازاریابی از خواسته های مشتری تاثیر می گیرد. فروش مبتنی بر مصرف است. بازاریابی مبتنی بر نیاز است. فروش از فعالیتهای قبلی سازمان منتج می شود .بازاریابی بر فعالیتهای اینده سازمان تاکید دارد سوال فروش این است که ما چه چیزی را باید بفروشیم. بازاریابی می پرسد مشتری چه چیزی را می خواهد بخرد. هدف فروش کاستن از موجودی انبار است  و هدف بازاریابی افزودن بر تنوع ارایه خدمت یا کالا فروش می کوشد تا به مشتریان بیشتر بفروشد و بازاریابی می کوشد تا مشتری را بهتر بشناسد فروش ادامه فعالیت گذشته است وبازاریابی امتداد فعالیت آینده فروش و بازاریابی هر لازمند و بازاریابی خصوصا در بازار های پویا و پررقابت لازم تر.